فیلم شناسینقد فیلم
نقد فیلم «غلامرضا تختی»: یک بهرام توکلی متفاوت
نقدی بر فیلم سینمایی «غلامرضا تختی» ساخته بهرام توکلی با تهیه کنندگی سعید ملکان از آثار بخش سودای سیمرغ سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر

«غلامرضا تختی» را میتوان متفاوتترین و قصهگوترین اثر در کارنامه بهرام توکلی دانست. بهرام توکلی در این فیلم از روایت سوم شخص استفاده کرده و مقاطعی از زندگی غلامرضا تختی از کودکی تا لحظهی مرگ او را به تصویر میکشد.
بهرام توکلی در این فیلم بسیاری از استانداردهای فیلم سازی خود را پشت سر گذاشته و با نزدیک شدن به سینمای کلاسیک اثری قابل ستایش را از خود به جای میگذارد که به زعم نویسنده «غلامرضا تختی» جدیترین فیلم سینمایی در ژانر بیوگرافی (Biography) در سینمای ایران است.
اگه میخواین کشتیگیر شین مثل این نشین
مقطع اول زندگی تختی روایت شکست، فقر، حلبیآباد و ترس است. توکلی به درستی کودکی فقیرانه تختی در حلبی آبادها را به تصویر میکشد و بدون رد و بدل شدن دیالوگی به مانند فیلمهای صامت سینما تنها تصویر است که سخن میگوید.
سکانس کشتی گرفتن تختی در کودکی و خاک شدن او با سکانس حضور تختی نوجوان در تمرین باشگاه و تمسخر مربی با این پند که: اگه میخواین کشتی گیر شین مثل این نشین، تکمیل میشود و یک تختی شکست خورده را روانه مسجدسلیمان برای کار و پول در آوردن میکند.
مسجدسلیمان و بازگشت تختی آغاز تغییری است که به واسطه باشگاه پولاد و مربی آن آغاز میشود اما فیلم به سرعت از این مقطع مهم زندگی تختی پرشی دارد به انتخابی تیم ملی و تختی که در قامت یه کشتی گیر قهرمان ظاهر میشود.
اوج شاهکار توکلی در طراحی سکانس المپیک ملبورن در این فیلم خودنمایی میکند، سکانسی که مخاطب را میخکوب کرده و حس پیروزی و قهرمانی را در آن زنده میکند، این سکانس با طراحی قابها، صداگذاریها و موسیقی درست تبدیل به حماسه تختی به عنوان یک پهلوان ملی میشود و میتواند حس حماسی قهرمانی تختی در المپیک ملبورن را به مخاطب خود منتقل کند.
بهرام توکلی در بازسازی تصاویر فیلم به خصوص تصاویر بازگشت تختی به ایران در فرودگاه بعد از قهرمانی المپیک ملبورن نیز موفق بوده و بازسازی درست تصاویر به علاوه ی روایت سوم شخص وجهی مستندگونهای را به اثر بخشیده است.
آدم یه بار نه میاره میشه قهرمان، الان موقع بله گفتنِ
مقطع دیگر زندگی تختی به تقابل تختی با رژیم پهلوی و همراهی او با دکتر مصدق و آیت الله طالقانی باز میگردد. توکلی با به نمایش در آوردن چهرهی مردمی تختی به شکلها گوناگون و در کنار آن مبارزات تختی به شیوه خودش قهرمانی را به تصویر میکشد که قدرت حاکم به زور تهدید و تطمیع قصد رام ساختن آن را دارد.
این مقطع از فیلم به نسبت مقطع اول آن دچار افت شده و به علت ارائه اطاعاتی مشابه و تقریباً تکراری (مانند کمک تختی به آدم های گوناگون) و یا گنگ (مانند ازدواج ناگهانی تختی و یا به تصویر نکشیدن دلایل چاق شدن ناگهانی تختی و انزوای او) بدون فراز و فرودی دچار یکنواختی در پیشرفت داستان میشود که این یکنواختی به فیلم لطمه زده و نیمه دوم فیلم را تبدیل به روایت یک فیلم مستند به همراه نریشن بر روی تصاویر میکند.
بستن محکم در، سکوت
این مقطع که شروع و پایان فیلم را شامل میشود با تختی مواجه میشویم که وصیتنامهاش را امضا میکند. ایدهی خدمتکار هتل و انگیزهی او برای صحبت با تختی به درستی در فیلمنامه کاشته شده است. ایدهای که تمام شدن تختی را با بستن محکم در و سکوت خدمتکار پشت در اتاق ۲۳ فریاد میزند.