فیلم شناسینقد فیلمنقد فیلمهای جشنواره فجر
نقد فیلم «مردی بدون سایه»: آنفولانزای اسپانیولی
نقدی بر فیلم سینمایی «مردی بدون سایه» ساخته علیرضا رئیسیان با بازی لیلا حاتمی از آثار بخش سودای سیمرغ سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر

خدا نگذرد از کسی که بعد از آنفولانزای سیمرغی، آنفولانزای اسپانیولی را وارد سینمای ایران کرد. یک فیلم سردرگرم و مغشوش که شاید اگر فیلمنامه نداشت، از این منسجمتر بود؛ در دو کشور ساخته شده و برای گرفتن ده دقیقه و چند سکانس بی سر و ته چند صد میلیون برای سفر به اسپانیا هزینه کرده است.
سوالی که برای هر تماشاگری پیش میآید اینست که اگر در این فیلم محمودآباد، انزلی، رشت، بندرعباس، کیش، قشم، هرمز یا هر جای دیگری داخل ایران جایگزین اسپانیا میشد؛ چه اتفاقی در فیلمنامه میافتاد؟ چه چیزی کم یا زیاد میشد؟ اصلاً کارکرد دراماتیک و تماتیک اسپانیا در این فیلمنامه چیست؟
«مردی بدون سایه» به معنی یک مرد بدون داشتن سایه ناشی از برخورد نور نیست. اینجا معنیاش مردی است که همسرش سایه مدتی از او دور می شود!! یک کار دور از انتظار با تمی شبیه کارهای قبلی رئیسیان خیانت، جنایت، رابطه جنسی، شک، غیرت و … اما بدون درام و جذابیت داستانی آن کارها.
مجموعهای از روایتهای بدون سرانجام، بازیهای بسیار بد، قصههای ناتمام و شخصیتهایی که مثل کودکِ فیلم بدون دلیل رها میشوند. شاید گروه آنقدر محو گشت و گذار در اسپانیا شدهاند که روابط علت و معلولی فیلمنامه و داشتن منطق حداقلی در روایت را فراموش کردهاند.