فیلم شناسینقد مستند
نقد مستند تنها مدرس ساخته معین شافعی – پرتره سمعی بصری
مستند تنها مدرس به کارگردانی معین شافعی محصول تازه مرکز مستند حوزه هنری اثری خوش ساخت و با کیفیت درباره زندگی سیاسی شهید سید حسن قمشه ای یا همان آیت الله مدرس است که با بهره گیری از آرشیوها و تصاویر موجود، روایتی سرحال و جذاب از تولد تا شهادت این چهره سیاسی ارائه می کند.

معین شافعی، در مقام نویسنده و کارگردان، با هوشمندی خاصی که نشان دهنده تسلطش به استلزامات مدیوم مستند و احاطه به سبکهای مستندسازی است، گونه مناسب بیان محتوای مورد نظر خود را انتخاب کرده و همین انتخاب درست، مبنای تولید اثری باکیفیت را در اختیار او قرار داده است.
خالق «تنها مدرس» که به خوبی میدانسته قرار است درباره چهرهای مثبت در قالب یک قهرمان ملی سخن بگوید و نه شخصیتی خاکستری که موافقان و مخالفانش درباره او تحلیلهای ضد و نقیض ارائه میکنند، به درستی گفتگو با کارشناسان و صاحبنظران عرصههای تاریخ و سیاست را از کار خود فاکتور گرفته و در عوض، تمرکزش را بر وجه روایی اثر و ارائه یک روایت تاریخی جذاب و اثرگذار معطوف کرده است.
شاکله مستند «تنها مدرس» را دو عنصر اصلی شنیداری و دیداری تشکیل میدهند که تطابق و همگرایی آنها جلوهای خاص به کلیت اثر بخشیده و تا اندازهای به خوشساخت از کار درآمدن مستندی یاری رسانده است. شاید اگر شیوع ویروس کرونا شرایط سینماها را تا این حد سخت نکرده بود، «تنها مدرس» حتی میتوانست روی پرده عریض به اکران عمومی هم دربیاید.
نخستین مولفه قوامبخش این مستند را تصاویری تشکیل میدهند که با دقت و وسواسی مثالزدنی، در خدمت روایت درآمدهاند. در این مورد، به نظر میرسد که آرشیوهای رسمی کشور به درستی در اختیار مستندسازی قرار گرفته که قدر آنها را میداند و ساختن اسلایدشو را با مستندسازی اشتباه نگرفته است.
تلاشهای تیم فنی مستند، شامل تمهید جلوههای بصری مناسب و انتخاب باسلیقه شیوه نمایش عکسهایی که بعضا با روتوش کردن به جلوه آمدهاند، بیننده را برای دنبال کردن اثر متقاعد میکند. استفاده از اسناد، نامهها و بریده جراید هم به اندازه و دقیق است؛ به طوری که هم مستدل بودن کار را تضمین میکند و هم ازدیادش باعث سر رفتن حوصله مخاطب نمیشود.
اما هوشمندانهترین ترفند فیلمساز در بخش محتوای بصری این است که شافعی به مواد موجود بسنده نکرده و بجای روشهای مرسومی مثل تلاش برای بازسازی وقایع که اغلب هم بیکیفیت و کاریکاتورگونه از آب درمیآید، تصاویر تر و تمیز صحن خالی مجلس، قابهای گندمزار و… را در لابلای اثر گنجانده تا تنوع و جذابیت بصری کار حفظ شود و کل مستند به نمایش عکسها و اسناد تاریخی محدود نباشد.
به موازات این بخش، عنصر شنیداری مستند قرار دارد که بیراه نیست اگر آن را شاخصه اصلی کار و درخشانترین انتخاب مستندساز برای ارائه اطلاعات و تولید یک اثر سرحال و دلچسب معرفی کنیم. به طور کلی، «تنها مدرس» مستندی مبتنی بر نریشن است؛ متن خوشریتم و گوشنوازی که با دقت و ظرافت حاکی از تسلط شافعی بر نویسندگی و ادبیات، به یاری اثر میآید.
آمیزش یکدست این نریشنها با متون مکتوب تاریخی و بریده جملات استخراج شده از کتب، به «تنها مدرس» روح میبخشد و بیان آنها توسط تیم گویندگان، مولفه شنیداری کار را تشکیل میدهد. در واقع، این مستند واجد یک خصلت رادیویی جذاب است که ریشه در تسلط تیم گویندگان بر ادای جملات و عبارتها دارد.
ناصر طهماسب، به عنوان راوی اصلی، با آن صدای آشنا و همدلی برانگیزش در مرکز کار قرار گرفته و ۹ گوینده دیگر که هر کدام به جای یکی از شخصیتهای تاریخی حرف میزنند، او را در تنوع بخشیدن به بخش سمعی کار یاری میکنند.
نکته جالب توجه در این بخش، استفاده از صدای علیرضا شجاع نوری، بازیگر باسابقه سینما، برای روایت گفتارهای ملکالشعرای بهار است. این انتخاب، بیش از هر چیز، نشان دهنده وسواس شافعی در انتخاب عوامل مستند و احترامی است که برای مخاطب قائل میشود.
در واقع، کارگردان «تنها مدرس» به دنبال جمع کردن کمدردسر کار نبوده و بدون مانور تبلیغاتی یا بهرهبرداری منفعتطلبانه از نام چهرهای مثل شجاع نوری، به کیفیت و گرمی صدای گویندگان اهمیت داده است؛ در حالی که اگر مستندساز از صداهای سادهتر و حتی افراد عادی هم استفاده میکرد، کسی به او خرده نمیگرفت. اما همان طور که از عناصری دیگری مثل طراحی لوگو و حاشیه صوتی هم برمیآید، معین شافعی برای مخاطبش سنگ تمام گذاشته و با دقت در انتخاب تکتک عناصر این اثر، مخاطبش را مورد تکریم قرار داده است.
با وجود تمام این شایستگیهای سینمایی، «تنها مدرس» در عرصه محتوا ظرفیتهای بالفعل نشدهای هم دارد که حوصله بیشتر در تلاش برای شکوفا کردن آنها میتوانست این اثر حدودا ۷۰ دقیقهای را تا حد یکی از بهترین مستندهای بیوگرافیک سالهای اخیر ایران بالا بکشد.
یکی از مواردی که «تنها مدرس» آن را به قدر کافی مورد کنکاش قرار نمیدهد، روابط بین شخصیتهای تاریخی و به طور خاص رابطه مدرس با دیگر فعالان سیاسی و چهرههای ملی زمان خود است.
این مستند میتوانست نحوه تعامل مدرس با چهرههایی همچون بهار، عارف قزوینی، میرزاده عشقی و حتی شیخ فضلالله نوری را بیشتر بکاود و مطمئن باشد که اگر اختلاف نظری هم بین این بزرگان وجود داشته، مطرح کردنش لطمهای به شخصیت اسطورهای آنها وارد نمیکرد.
علاوه بر این، مردم عادی شهید مدرس را با جمله مشهور «سیاست ما عین دیانت ماست» میشناسند؛ جملهای که در نقطه مقابل سکولاریسم قرار میگیرد و ظاهرا شاکله اصلی ایدئولوژی سیاسی مدرس را تشکیل میداده است.
سازنده «تنها مدرس» اما، در این مورد به قدر کافی عمیق نمیشود و ترجیح میدهد مدرس را بیشتر به عنوان یک مبارز انقلابی عملگرا مورد کنکاش قرار دهد تا یک متفکر و صاحبنظر در عرصه سیاست. این در حالی است که میدانیم وی به عنوان یک روحانی، صاحب سواد و اندیشه هم بوده که پرداخت بهتر آنها میتوانست شخصیت شهید مدرس را برای مخاطب ملموستر کند.