اسلایدرفیلم شناسینقد مستند
نقد مستند شورش علیه سازندگی – سوگنامه سیاست اقتصادی تعدیل
مستند شورش علیه سازندگی به کارگردانی مصطفی شوقی یک اثر سیاسی اجتماعی است که نشان می دهد چگونه تفکرات اقتصادی یک دولت بر ساخت اجتماعی یک جامعه تاثیر دارد.

تکنوکراسی نه تنها راه تحول ایران در دوران پس از جنگ هشتساله، بلکه تغییری در سیاستهای اقتصادی ،با توجه به تغییر دولت در سالهای آغازین، انقلابی ایدئولوژیک به حساب میآمد. شکلی از سیاست اقتصادی با تعریف غربیاش که اجرا شدن آن در کشوری انقلابی یقیناً با چالش همراه میشد. مستند «شورش علیه سازندگی» با در کنار هم نهادن نظر موافقان و مخالفان، سعی در تشریح ساز و کار چنین سیاستی از سوی چهارمین رئیسجمهور ایران دارد و از سویی روند پیادهسازی این شکل اقتصادی را بیان میکند.
تکنوکراتهای اولین دولت پس از جنگ هشتساله، در جوی انقلابی، احتمالاً اولبار بود که با چنین واژهای روبرو میشدند؛ که به طور طبیعی، پیادهسازی مؤلفههای آن در چنین جو انقلابیای با انتقاد شدید همراه میشد.
«شورش علیه سازندگی» مستندی است که با تمرکز بر موضوعی ویژه، از شمایل پرتره خارج و به اثری پژوهشی تبدیل میشود؛ بدینصورت که شخصیتی تأثیرگذار در دهه اول انقلاب ایران و البته حساسیتبرانگیز در دهههای ۳۰ و ۴۰، در این مستند تنها با تأکید بر سیاست اقتصادی مورد نظر خود در دوران ریاستجمهوریاش بررسی میشود و هاشمی رفسنجانی و سیاست اقتصادیاش، با توجه به آن چه که خلال مصاحبهها بیان میشود؛ در مرکز قضاوت این مستند قرار میگیرد.
مستند با بهره بردن از آرشیو، گفتار-متن و مصاحبه، روایتی خطی را با توجه به دو دوره ریاست جمهوری هاشمی میسازد. روایتی که میتوان آن را تراژیک تلقی کرد، زیرا آغاز ماجرایی مربوط به شخصیت محوری مستند است؛ که با قدرت رسیدن او آغاز و با شکست همان سیاست اقتصادیاش به پایان میرسد. این زاویه تراژیک، آن جایی بیشتر به چشم میآید که در بخش پایانی، مستندساز با نمایش آرشیو اختصاصی یا به عبارت بهتر آرشیوی که برای اولین بار به مخاطب نمایش داده میشود، تلخی این شکست اقتصادی را از زبان خود سوژه انسانی و نزدیکانش بیان میدارد.
این سویه تراژیک در عنوان نیز پیداست، وقتی جمعبندی نهایی مستند در قالب گفتار-متن، عنوان اثر را معنا میکند: «او میراثی به جا گذاشت و شورشی برپا کرد بر علیه سازندگی». این تلقی از تصمیم هاشمی رفسنجانی برای ملغی کردن سیاست اقتصادیاش در سال پایانی ریاست جمهوری، بهگونهای زاویه دید مستندساز در قبال عقبنشینی و شکست اوست. به عبارتی به زعم فیلمساز، هاشمی در ادامه شورشهای مردمی، حزبی و حکومتی بر علیه خود در راستای اهداف اقتصادیاش، دست به شورشی علیه خود زده است.
رئیسجمهور چهارم ایران در مستند «شورش علیه سازندگی» ازآن جهت به قهرمانی شکستخورده و قابلترحم تبدیل میشود که اولین پلان فیلم با تصاویر و اطلاعاتی از قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت برای پایان جنگ ایران و عراق آغازمیگردد؛ بهگونهای که کل مستند به مبارزهای برای تغییر رویه اداره اقتصادی کشور اختصاص دارد؛ و با این پلان آغازین، سوژه را در جایگاه کسی قرار میدهد که نقشی اساسی در پذیرش قطعنامه دارد و حال پس از پایان جنگ، خود در قامت معمار اقتصادی ظاهر میشود.
«شورش علیه سازندگی» زیرکانه دموکراسی انقلابی را در برابر تکنوکراسی دهه هفتاد ایران قرار میدهد. پرداختی مفصل از اعتراضاتی در مشهد و اسلامشهر در همان چند سال ابتدایی انقلاب که هنوز هم اطلاعاتی رسمی یا غیررسمی از آن به صورت جامع وجود ندارد. تنها چند عکس و چند مطلب رسمی و دولتی با پیشوند اغتشاش و شورش از آن ماجراها در دست است که هم اکنون حتی در همین مستند نیز به دلیل فقدان آرشیو با انیمیشن جبران میشود.
اعتراضاتی چند دههزارنفری که حتی با خلع سلاح کلانتریها پیوند خورد و مستندساز با پرداختن به این تجمعات و اعتراضاتی که حتی با آتش زدن بانکها و مراکز دولتی همراه بود، بخشی از شورش علیه سیاست تعدیل اقتصادی هاشمی را نمایش میدهد.
به عبارتی این سیاست که تابع سیاستهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی است، با توجه به شرایط بومی هر کشور دارای بازخوردی متفاوت است و اینجا هاشمی رفسنجانی با وجود تغییر رویه در سیاستهای کلی حکومتی در قبال رفاه و توسعه، به عنوان شکستخورده اصلی معرفی میگردد؛ یادمان نرود که کلماتی همچون رفاه و توسعه در آن برهه از تاریخ ایران، کلماتی حساسیتزا در برابر آرمانهای انقلاب و مستضعفین محسوب میشد.
چنین رویکردی مجابمان میکند تا بپذیریم روح تراژیک مستند، هاشمی را در هیبت رَجُلی معرفی کند که برای تحقق این تغییر، هم لقب «سردار سازندگی» را داشته باشد و هم کسی که برای کنترل شرایط، صفت شکستخورده را با خود یدک بکشد.
سیاست تعدیل ساختار اقتصادی که محصول دهه ۱۹۷۰ میلادی صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی بود، حالا در دهه ۷۰ شمسی توسط هاشمی در ایران به اجرا درآمد. سیاستی که اغلب، آن را سناریویی برای کشورهای آمریکای لاتین در جهت دریافت وام از صندوق بینالمللی و بانک جهانی قلمداد میکردند، که میبایست با وجود حساسیتهای انقلابی ایران در قبال ساده زیستی پیاده میشد.
به همین دلیل است که «شورش علیه سازندگی» با تصاویر آرشیوی از جنگ آغاز میشود، چرا که بنا بر مقتضیات زمان، بعد از جنگ هشتساله، خزانه کشور خالی و دولت از روی جبر، راهی را در پیش گرفته تا وامهای کلان از صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی دریافت کند. همان موضوعی که نهایتا در پایان مستند، پاشنه آشیل دولت هشتساله هاشمی رفسنجانی و شکست بخشی از برنامههایش شد و مستند را به سوگنامهای برای سیاست اقتصادی تعدیل تبدیل کرد.
منبع : مجله نقد فیلم گردی