پرونده فیلمسازفیلم شناسی
پروندهای برای بهرام توکلی کارگردان فیلم سینمایی «غلامرضا تختی»
نگاهی به کارنامه بهرام توکلی به بهانه حضور فیلم سینمایی «غلامرضا تختی» در بخش سودای سیمرغ سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر

زندگینامه:
بهرام توکلی، متولد ۱۳۵۵ در تهران است. او که در دانشگاه فیلمنامهنویسی خوانده، از ۲۱ سالگی سینمای حرفهای را در دنیای فیلمهای کوتاه شروع کرده است. در طول اولین سالهای حضور خود در سینمای ایران، چندین فیلم کوتاه و چندین مستند ساخت که برخی تجاری و برخی هنری بودند. بهرام توکلی با فیلمهای کوتاه خود در جشنوارههای مختلفی شرکت کرده و جایزه هم گرفته است.
مسیر ورود توکلی به عرصه فیلمهای بلند، از «عقل سرخ» در سال ۷۹ گذشت. این فیلم ۵۰ دقیقهای که به زندگی سیدمرتضی آوینی میپرداخت، از نظر قوانین در دستهبندی فیلمهای بلند قرار نمیگرفت و جایی هم در جشنواره فجر نداشت. بنابراین ظهور بهرام توکلی تا سال ۸۵ و «پابرهنه در بهشت» به تأخیر افتاد. این فیلم نوید ظهور یک استعداد تازه در سینمای ایران را میداد؛ فیلمی که در جشنواره فجر هم مورد توجه قرار گرفت. در آن زمان بازار فیلمهای دینی داغ بود و این آثار با عنوان «معناگرا» مورد توجه قرار میگرفتند. بنابراین «پابرهنه در بهشت» که به حضور یک داوطلبانه روحانی جوان بین بیماران مبتلا به ایدز میپرداخت، منتقدان و داوران جشنواره را به وجد آورد. او از همان فیلم اول، با بازیگران شناختهشده همکاری میکرد و همین موضوع باعث شد تا فیلمهایش مورد توجه مخاطبان باشد.
اولین نقطه عطف دوران حرفهای بهرام توکلی از همین نقطه کلید خورد. او پس از «پابرهنه در بهشت» به فیلمهای روانشناسانه رو آورد و با «پرسه در مه» این مسیر جدید را آغاز کرد. هرچند جشنواره فجر به فیلم روی خوشی نشان نداد، اما منتقدان فیلم را تمجید کردند. نقطه اوج دومین دوره فیلمسازی توکلی، «اینجا بدون من» است که در سال ۸۹ ساخته شد. جشنواره فجر، جشن خانه سینما و جشن منتقدان فیلم را جایزهباران کردند. افول فیلمهای او از فیلم بعدیاش «آسمان زرد کم عمق» شروع شد و تا «من دیهگو مارادونا هستم» ادامه یافت.
نقطه عطف بعدی کارنامه این فیلمساز، فیلمی است که ساخته نشد! «برف سرخ» که به بمباران شیمیایی سردشت میپرداخت، او را از تولید فیلمهای روانشناختی دور کرد. «برف سرخ» اگرچه بعد از ۴ روز فیلمبرداری، برای همیشه تعطیل شد، اما مقدمه حضور بهرام توکلی را در فیلم دفاع مقدسی «تنگه ابوقریب» فراهم آورد که یک سال بعد ساخته شد. «تنگه ابوقریب» اولین فیلم بیگپروداکشن اوست که تحسین توأمان داوران جشنواره، منتقدان و مخاطبان را به همراه داشت. او امسال فیلم بیوگرافیک «غلامرضا تختی» را جلوی دوربین برده و در جشنواره فجر هم با واکنشهای مثبتی مواجه شده است.
سه شاخصه سینمای بهرام توکلی:
کارگردانی قدرتمند: اگرچه رشته تحصیلی بهرام توکلی در دانشگاه، فیلمنامهنویسی بوده ولی بدون تردید کارگردانی تخصص اصلی اوست. توکلی چه در آثار روانشناسانه و چه در بقیه فیلمهایش، از مهارت بالای کارگردانی بهره میبرد. این مهارت در سکانسهای جنگی و سخت «تنگه ابوقریب» و سکانس مبارزه کشتی «غلامرضا تختی» خیرهکننده از آب درآمده و صحنههایی تماشایی خلق کرده است. در آثاری مانند «اینجا بدون من» نیز که شامل صحنههایی آرام و کمتحرک است، این مهارت را میتوان در هدایت درست بازیگران مشاهده کرد.
پایانهای تلخ: توکلی پایانهای تراژیک را دوست دارد! این در حالی که است روند رشد طبیعی قصه در برخی آثار او مانند «تنگه ابوقریب» نیازی به این پایانهای تراژیک ندارد، اما این روند در تقریباً همه آثار این فیلمساز دیده میشود؛ گویی او نمیتواند شخصیتهای فیلمهای خود را شاد رها کند! این شاخصه که گاهی در متون منتقدان با عناوینی چون «ناامیدی» میشناسند و از این منظر، بهرام توکلی را مذمت میکنند.
علاقه به اقتباس: بهرام توکلی بدون تردید یک خوره ادبیات است. او از معدود فیلمسازان سینمای ایران است که به اقتباس علاقه نشان میدهد؛ چه اقتباس از آثار ادبی و چه از اتفاقات واقعی. در حالی که در سینمای ایران، فیلمنامههای غیراقتباسی از ویژگیهای «تألیف» شناخته میشود، اما بهرام توکلی به خلاف این جریان، حرفهای خود را در قالب اقتباس میریزد و به مخاطبان ارائه میکند. او در ۹ فیلمی که ساخته، «اینجا بدون من» و «بیگانه» را از آثار تنسی ویلیامز نمایشنامهنویس معروف آمریکایی اقتباس کرده و دو فیلم «تنگه ابوقریب» و «غلامرضا تختی» را بر اساس واقعیت ساخته؛ به اینها اضافه کنید فیلم ساختهنشده «برف سرخ» که از ماجرایی واقعی در بمباران سردشت اقتباس شده بود.