فیلم شناسینقد مستند
۵ نقد کوتاه بر ۵ پویانمایی کوتاه
انیمیشنهای کوتاه فقط برای کوچکترها ساخته نمیشوند و در مقابل اختصاصی هم به بزرگترها ندارند. مدت زمانشان کوتاه است چون میخواهند حرفشان را در کمترین زمان ممکن بزنند.

انیمیشن کوتاه، نوع خاصی از پویانمایی است که گستردگی مخاطب بیشتری نسبت به نمونههای بلند دارد. انیمیشنهای کوتاه فقط برای کوچکترها ساخته نمیشوند و در مقابل اختصاصی هم به بزرگترها ندارند. مدت زمانشان کوتاه است چون میخواهند حرفشان را در کمترین زمان ممکن بزنند.
در متن زیر به معرفی ۵ انیمیشن کوتاه و البته موفق در سالهای گذشته میپردازیم.
«گم و پیدا» عاشقانهای است که با تکنیک استاپموشن تولید شده و اگرچه کیفیت تولید استانداردی دارد، اما به پای استاپموشنهای مطرح سینما نمیرسد؛ آثاری چون «والاس و گرومیت» و «فرار جوجهای». «گم و پیدا» دو ایراد اصلی دارد، یکی شخصیتپردازی و دیگری میزانسن فیلم که با مضمون تراژیک حاکم بر اثر همخوانی ندارد. با این حال ایده جاهطلبانه سازندگان «گم و پیدا» در ارائه یک موقعیت غمانگیز غیرمنتظره قابل ستایش است؛ هرچند برای مخاطب عام دلپذیر نیست.
«بائو» محصول پیکسار است و همین خیال ما را راحت میکند که واجد بالاترین کیفیت ساخت پویانمایی است؛ البته نگاهی سرسری به اثر هم این موضوع را ثابت میکند. فیلم اما از نظر وجوه هنری نیز چشمگیر است. میزانسن کار تماشایی است و شخصیتپردازی درست و کامل صورت گرفته. موسیقی متن نیز در خدمت اثر تولید شده است. برگ برنده اصلی فیلم اما، در لحظات پایانی رخ میدهد. جایی که میفهمیم اصل ماجرا یک تمثیل بوده و «بائو» درباره فرازونشیب یک رابطه مادر و فرزندی است.
مهمترین نکته «نزدیک غروب»، ایده محوری آن است که با اجرایی قابل قبول، به مرحله تولید رسیده. این پویانمایی ساده و متواضعانه، تنها یک مفهوم مشخص را بدون لکنت به تماشاگر منتقل میکند. میزانسن «نزدیک غروب» اگرچه جزئیات زیادی ندارد، اما واضح است که روی آن فکر شده و با طرح معین، کاملاً در خدمت مضمون قرار گرفته است. تقریباً تمام بار دراماتیک فیلم، روی دوش شخصیت سالمند است که غوطهور شدنش در دنیای خاطرات، ملموس از آب درآمده است.
«رفتار حیوانی» واجد ایدهای درخشان در هجو روانشناسی مدرن است. سازندگان اثر ایده اولیه را گسترش دادهاند و در خدمت این هدف، رنگآمیزی متنوعی از شخصیتهای حیوانی مختلف را به کار گرفتهاند. محصول نهایی نیز صاحب طنزی بدیع از کار درآمده. با این وجود به نظر میرسد دنیایی که «رفتار حیوانی» خلق کرده، ظرفیتی بیش از اینها دارد که فیلم به اندازه کافی از آن استفاده نمیکند. اگر سازندگان عمق بیشتری به موقعیت میدادند، خلق لحظات خندهآور جذابتر دور از دسترس نبود.
فضاسازی و شکل روایت در «یک قدم کوچک» یادآور برخی محصولات درخشان استودیو پیکسار است. و این به علاوه چند تشبیه سینمایی ساده شده که کیفیت هنری اثر را نشان میدهد و برای مخاطب جدیتر جذاب است. با این حال ستاره اصلی «یک قدم کوچک» شخصیت پدر است که بهتر پرداخت شده و ملموستر از آب درآمده است. شخصیت دختر هنوز جای کار دارد و سیر تحول او به اندازه کافی باورکردنی نیست.